بخشبندی بازار، به عنوان یکی از مفاهیم حیاتی و اساسی در حوزه بازاریابی، توسط شرکتهایی با برندهای برجسته مدنظر قرار میگیرد. در دنیای پیچیده امروزی، مصرفکنندگان با گستره انتخاب و خرید مواجه هستند.
پاسخهای آنها اغلب از آنچه که واقعاً در ذهن آنها است، نشات می گیرد. هر مصرفکننده تفاوتهای خاصی دارد و شناخت تجربه مشتری در جهت شناخت نیازها و خواستههای متنوع مشتریان در بخشهای مختلف ضروری است.
به همین دلیل،بخشبندی بازار یک رویکرد ایدهآل برای تمرکز بر نیازها و خواستههای مختلف مشتریان به شمار میرود.
پیشنهاد می کنیم مقاله مصرفکننده و مشتری، زمین تا آسمان با هم فاصله دارند را مطالعه فرمایید.
بخش بازار شامل افراد، گروه یا سازمانهایی است که ممکن است علایق و ویژگیهای مشترکی را به اشتراک بگذارند. همچنین با توجه به اینکه بخشهای مصرفکننده ممکن است نیازها، خواستهها و انتظارات مشابهی داشته باشند؛
بنابراین، کسب و کارها باید از خود بپرسند کدام بخش بازار را باید مدنظر قرار دهند؟ برای پاسخ به این سؤال، کسب و کارها باید راههای مناسبتری را برای تفکیک و تمایز بخشهای خود تعیین کرده و بعد از شناسایی بخشها باید پیشنهادهای خود را سفارشی کنند تا رضایت هر یک از آنها را جلب کنند.
نحوه بخشبندی بازار
بخشبندی بازار به عمل تقسیم مشتریان به گروههایی با ویژگیهای مشابه اشاره دارد. شرکتها میتوانند بهترین گروهها را شناسایی کرده و هر گروه را برای هدفگذاری و اجرای اقدامات بازاریابی سفارشیسازی کنند.
همچنین، بخشبندی بازار به شرکتها این امکان را میدهد که از مشتریانی که سودآور نبوده یا با استراتژی بازاریابی آنها سازگار نیستند، دوری کنند.
بنابراین بخشبندی بازار یک فرآیند متمرکز بر مصرفکننده است و میتواند بر روی تقریباً هر نوع بازاری اعمال شود. در تقسیمبندی، پژوهشگران به طور معمول به ویژگیهای مشترکی مانند نیازهای مشترک، علایق مشترک، سبک زندگی مشابه یا حتی پروفایلهای جمعیتی مشابه تأکید دارند.
در تقسیم بندی فرض میشود که بخشهای مختلف به برنامههای بازاریابی مختلف نیاز دارند، زیرا مشتریان معمولاً از طریق پیشنهادها، قیمتها، تبلیغات، توزیع یا ترکیبی از متغیرهای بازاریابی مختلف مورد هدف گرفته میشوند.
پس از شناسایی بخشهای مشتری، بازاریاب باید تصمیم بگیرد که کدام بخش را بازار هدف خود قرار دهد. ممکن است مشتریانی وجود داشته باشند که ارزش خدمات با کیفیت متفاوت را ترجیح دهند، در حالی که برخی دیگر از مشتریان ممکن است به قیمت حساستر باشند.
با توجه به اینکه شرکتها منابع لازم برای ارائه خدمت به تمام مشتریان را ندارند؛لذا تلاش در جهت ارائه خدمت به کل بازار، ممکن است شرکت را با بحران روبرو کند. شکل زیر نمونهای از بخشبندی بازار را نشان می دهد.
فواید بخش بندی بازار
بخشبندی بازار، به مدیران بازاریابی این امکان را میدهد که درک بهتری از نیازها و خواستههای مشتریان پیدا کرده و فعالیتهای بازاریابی شرکت را به صورت دقیقتر، مسئولانهتر و مطابق با سلایق مخاطبین خود انجام دهند.
بنابراین تقسیمبندی بازار، به شرکتها کمک میکند تا به بهترین شکل نیازهای مشتریان را برآورده کرده و حتی از این نیازها نیز فراتر روند. همچنین با استفاده از بخشبندی بازار، شرکتها میتوانند برنامه بازاریابی مختص به هر گروه از مشتریان را تهیه کرده و به برنامههای بازاریابی هر گروه بودجه مناسب، اختصاص دهند.
این اقدام منجر به تخصیص بهتر منابع، کاهش هزینهها، شناسایی بهتر نیازهای مشتریان و پاسخگویی بهتر به نیازهای آنان میشود. در زیر به برخی از فواید بخشبندی بازار به صورت کلی اشاره شده است:
- شناخت بهتر از مشتریان: شرکتها میتوانند مشتریان خود را بهتر شناسایی کرده و نیازها و خواستههای آنها را درک کنند. این شناخت به بهبود کیفیت محصولات و خدمات منجر میشود.
- تعیین بازار هدف دقیق: تقسیم بندی بازار کمک میکند تا شرکتها با دقت بیشتری بازارهای هدف خود را تعیین کنند. این امر باعث بهبود تخصص و تمرکز در استراتژی بازاریابی میشود.
- افزایش بهرهوری بازاریابی: تقسیم بندی بازار به بازاریابان این امکان را میدهد که استراتژیهای مختلف را برای هر بازه مشتریان طراحی کنند. این به بهرهوری و کاهش هدر رفت منابع کمک میکند.
- رقابت اثربخشتر: با شناخت بهتر از نیازها و خواستههای گروههای خاص مشتریان، شرکتها میتوانند بهبود لازم را در محصولات و خدمات خود اعمال کنند و بدین ترتیب رقابت اثربخشتری داشته باشند.
- تبلیغات موثرتر: تقسیم بندی بازار امکان ارائه تبلیغات و پیامهای هدفمندتر به گروههای خاص مشتریان را فراهم میکند، که این موضوع باعث افزایش کارآیی واحد تبلیغات میشود.
- ادغام بهتر با بازار: تقسیم بندی به شرکتها این امکان را میدهد تا بازارهای محلی و بینالمللی را بهبود بخشیده و به صورت موثر با مشتریان محلی و جهانی ارتباط برقرار کنند.
- تنظیم قیمت بهینه: با شناخت دقیق از ویژگیهای مختلف گروههای مشتریان، شرکتها میتوانند استراتژیهای قیمتگذاری مناسبتری را اجرا کرده و تنظیم قیمتها را بهینهتر انجام دهند.
انتخاب بازار هدف
از آنجا که هر فرد نیازها و خواستههای خاص خود را دارد، بنابراین هر خریدار به عنوان یک بازار جداگانه در نظر گرفته میشود. با توجه به اینکه مشتریان در نیازها، خواستهها، محدودیتها، عقاید و انگیزههای زندگی متفاوت هستند، به همین دلیل رفتارهای مختلفی نسبت به محصولات و خدمات نشان میدهند.
با بخشبندی بازار، سازمانها میتوانند مشتریان را بهتر شناسایی کرده و با بهرهوری و اثربخشی بیشتر به هدفگذاری در بازار پرداخته و بهترین ترکیب بازاریابی را برای هدفگذاری در بازارهای کوچکتر انتخاب کنند.
اینکه بخش بازار به گروهی از مشتریان بالقوه اشاره دارد که انتظار دارند نیازهای خود را از طریق یک رویه مشابه در عرضه خدمات یا محصولات برآورده کنند، به این معناست که آنان به دنبال منافع یا راهحلهای مشابهی هستند تا به نیازها و مشکلات مرتبط با محصولات و خدمات پاسخ دهند.
اطلاعات حاصل از بخشبندی به بازاریابان کمک میکند تا با استفاده از یک ترکیب بازاریابی، به صورت مؤثر به تمام مشتریان دست یابند. معیارها و متغیرهای مختلفی برای بخشبندی بازار در نظر گرفته میشوند از قبیل تقسیم بندی بر اساس:
- متغیرهای جغرافیایی و جمعیت شناختی، مانند سن، جنسیت، اندازه خانواده، درآمد
- متغیرهای روانشناختی مانند سبک زندگی و شخصیت، عوامل رفتاری، موقعیت و وضعیت وفاداری، تقاضا، نیازها و انگیزهها، واسطه و کانالهای توزیع
برای انتخاب متغیرهای مرتبط در بخشبندی، این متغیرها باید براساس بعضی از جنبهها از قبیل نیازها و خواستههای بالقوه مشتریان شناسایی شده و قادر به نمایش تفاوتها بین مشتریان باشند.
برای انجام این کار، شرکتها نیاز به اطلاعات شخصی مشتریان دارند تا بتوانند تقاضای آنها را تحریک کند.