آموزش بازاریابی

استراتژی محصول چیست و چگونه طراحی می شود؟

استراتژی محصول
زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

اکثر صاحبان کسب و کارها به فکر رونق بخشیدن و بهتر شدن کار خود می‌ باشند. استراتژی محصول کمک زیادی به آن ها می کند. در ادامه به طور کامل این استراتژی را بررسی خواهیم کرد. همچنین چگونگی طراحی آن را نیز شرح خواهیم داد.

استراتژی محصول چیست؟

استراتژی محصول، نقشه‌ ای بسیار دقیق از محصول می باشد که اهداف آن را در طول مسیر مشخص می کند. این استراتژی به وضوح نشان می‌ دهد که محصول به چه افراد یا گروه‌ هایی خدمت می‌ کند و چگونه از آن‌ بهره ‌مند خواهند شد.

استراتژی محصول به صورت جامع برای سازمان شما یک برنامه یکپارچه از محصولات مختلف گرد آوری می ‌کند. در ادامه تحقیقات، توسعه و آزمایش چالش‌ های پیش رو هستند.

شرکت‌ هایی که به یک استراتژی محصول اتصال پیدا کرده‌ اند، اطمینان حاصل می ‌کنند که تغییرات لازم در دوره توسعه محصول همچنان با اهداف اصلی محصول خود هماهنگی داشته باشد.

مراحل طراحی استراتژی محصول

تدوین و طراحی استراتژی محصول جنبه‌ای چالش‌ آمیز دارد. در غیر اینصورت، تمام کارآفرینان به راحتی به موفقیت دست می‌ یافتند و شرکت‌ های جدید تبدیل به برندهایی شناخته شده و بزرگ می شدند.

اما با به کاربردن یک سری اصول ساده، اطمینان پیدا می کنید که هیچ جزئی از معادله را از دست نداده‌ اید. برای رسیدن به استراتژی ایده آل مراحل زیر را در نظر بگیرید.

  1. در نظر گرفتن رقبا: تجزیه و تحلیل رقابتی، یک رویکرد منظم برای مرور شرکت‌ های رقیب در حوزه رقابت را برای جلب مشتریان فراهم می‌ آورد. در استراتژی محصول ارزیابی ویژگی‌ ها، قابلیت‌ ها و خصوصیات هر گزینه با توجه به نیازها و بازارهای هدف باید انجام گیرد. در ماتریس ویژگی، اهمیت همه جوانب برای خریداران و کاربران واقعی به یک اندازه نمی باشد.
  2. اهمیت وجود رهبر برای استراتژی محصول: از لحظه‌ ای که ایده محصول به وجود می‌ آید تا مراحل تولید، نقش مدیریت محصول باید با چرخه حیات مختلف محصول سازگار باشد. استراتژی هرگز حذف و ناپدید نمی شود، اما دارای دو مرحله تعیین شده است.
  3. محصول باید در طول چرخه عمرش مدیریت شود.
  4. داشتن پرسنل و همکاری با سایر تیم ها

استراتژی محصول موفق

موارد مشترک در استراتژی های موفق

جهت استراتژی محصول هیچ طرح واحد و مشخصی وجود ندارد. اما در ادامه به مواردی اشاره کرده‌ ایم که استراتژی های موفق در بر دارنده آن ها می باشند.

  • شناسایی نیازهای مشتری و چگونگی تکاملشان: همه محصولات به نیازهای مشتریان بستگی دارند. لذا هر استراتژی محصول باید بر اساس تامین این نیازها تدوین شود. از آنجا که مشتریان همیشه دقیق نمی‌ دانند که چه انتظاری از محصول دارند، استراتژی آن باید این توانایی را داشته باشد تا شکاف بین انتظارات مشتریان و واقعیت نیازهای آن‌ها را پوشش دهد. حائز اهمیت است که در ذهن داشته باشیم که نیازهای مشتریان به طور مداوم در حال تغییر است و محصول باید با این تغییرات همگام شود.
  • هدف استراتژی محصول: ایجاد و نگهداری یک محصول تنها به عنوان یک چیز، استراتژی نمی‌باشد. محصولات باید با هدف و جهت خود ساخته شوند. درک اینکه هدف محصول چیست و جلب توجه کل سازمان به این هدف، مرحله ضروری اولیه به حساب می آید.
  • مشخص کردن تغییرات ممکن: گرچه متفکران استراتژیک قابلیت پیش‌بینی را به اندازه کافی ندارند، اما ضروری است که به آینده نگاه جاودانه ایفا کنند. همچنین نیروهایی که ممکن است فرصت‌ها یا چالش‌هایی را برای رشد و بهره‌وری از محصول تداعی کنند، پیش‌بینی گردند.
  • تعریف اقدامات لازم برای تغییرات: با توجه به آینده، مشخص کنید چه عواملی باید در استراتژی محصول مدنظر قرار گیرد تا اختلالات کاهش یابند یا از فرصت‌های آینده بهره‌مند شوید؟
  • شناسایی زنجیره ارزش خود و نحوه تکامل: وجود محصولات و کاربران آن‌ ها در یک محیط تهی نمی باشد. استراتژی محصول باید چگونگی برابری با اکوسیستم گسترده‌تر را در خود جای دهد. همچنین مشخص کند که چگونه ارزش افزوده تولید می‌ کند و در کدام نقاط از اصطکاک ماندگار می شوند. تغییرات در این اکوسیستم ممکن است نقش محصول را نیز تغییر دهد.
  • در نظر گرفتن موفقیت: در صورت عدم حساب و کتاب دقیق بر روی جریان کار پروژه، امکان ارزیابی موفقیت استراتژی وجود ندارد. استراتژی به تنهایی نباید معیارهای خاصی را تعیین کند. اما ردیابی پیشرفت و استفاده از KPIها (شاخص‌ های عملکرد) نقاط قوت و ضعف روند را برجسته می‌ کند و علائم هشدار دهنده به وجود آمده را مشخص می‌ سازد.
  • استفاده از ابتکار و نوآوری در تولید و ارائه محصولات
  • مدیریت بهینه منابع و کاهش هزینه ‌ها به منظور افزایش بهره‌ وری
  • ارزیابی و پیگیری بهبودهای محصول و استراتژی به صورت دوره‌ ای

چشم انداز محصول در برابر استراتژی محصول

عموما استراتژی محصول در برابر چشم ‌انداز محصول اشتباه گرفته می‌ شود. این دو مفهوم در واقعیت به هدف ایجاد بهترین محصول ممکن در طولانی مدت تمرکز دارند و اغلب این دو اصطلاح همراه یکدیگر به کار برده می‌ شوند.

به عنوان مثال در استراتژی اسب، استراتژی محصول نهایتا به این موضوع مرتبط است که به چه صورت قصد دارید به آموزش اسب خود بپردازید. در عین حال، چشم‌ انداز محصول نمایانگر هدف نهایی است که می ‌خواهید اسب شما به آن دست یابد و واقعا انجام دهد.

چشم‌ انداز محصول هدف نهایی است که قصد دارید با محصول خود به آن دست یابید. این نشان‌ دهنده تاثیر محصول بعد از عرضه بر روی کاربران و بازار عمومی است و تصویری از آینده محصول ایجاد می‌ کند.

در عین حال، استراتژی محصول تمام رویکرد و اقدامات شما را برای دستیابی به چشم‌ انداز محصول مشخص می‌ نماید. به طور خاص، استراتژی محصول نشان‌ دهنده راهبردها و تکتیک‌ هایی است که برای دستیابی به این هدف اجرا می‌ شوند.

زمان مناسب برای شروع استراتژی محصول

استفاده سریع از چرخه توسعه محصول، علاوه بر این که جذب مشتری و افزایش سرعت سود آوری را سریع می‌ کند، با توجه به استراتژی کلان کسب ‌و کار شما، می ‌تواند به راحتی به فرآیند استراتژی محصول در هر مرحله پرداخته شود.

به عنوان مثال، می ‌توانید اجرای استراتژی بازاریابی توسعه محصول را محدود به یک ایده جدید کنید. این اقدام، از مزایای تعاملی سریع‌ تر با بازار بهره ‌مند می ‌شود و انعطاف پذیری در استراتژی‌های بازاریابی را فراهم می ‌آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *